افتاب روی تو....

سکوت بارانی

سکوت باران پر از فریاد است واین فریادرافقط بعضی ازمردم می شنوند

افتاب روی تو....

من

روز خویش را

با آفتاب روی تو ...

کز مشرق خیال دمیده است ،

آغاز می کنم !!

من

با تو می نویسم و می خوانم ؛

من

با تو راه می روم و حرف می زنم ؛

و ز شوق این محال

که دستم به دست توست ،

من

جای راه رفتن ...

پرواز می کنم !!

آن لحظه ها که مات ...

در انزوای خویش

یا در میان جمع ،

خاموش می نشینم ؛

موسیقی نگاه تو را گوش می کنم !

گاهی میان مردم ...

در ازدحام شهر ...

غیر از تو هرچه هست

فراموش می کنم ... !!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در شنبه 20 دی 1393برچسب:,ساعت 9:48 توسط دالیا |